سلام عزیزترینم ، نازنینم ، نفسم خیلی وقته برات ننوشتم ، نمی دونم چرا دیگه نمی تونم بیام و برات بنویسم اما از این بعد تمام تلاشم رو می کنم تا بیشتر خاطراتت رو ثبت کنم عزیزم ، راستش بعد از تولدت دیگه حسی برای نوشتن نداشتم الان که می بینم داری بزرگ می شی و با دنیای کودکی فاصله می گیری حیفم اومد ادامه ندم ، خیلی بزرگ شدی نفسم اینو از حرفات می فهمم که کم کم داره پخته میشه ، بعضی اوقات توی افکار خودم آینده ات رو تصورمی کنم و سرمست از وجودت می شم ، توی این مدتی که چیزی ننوشتم اتفاقاتی هم افتاد که به طور خلاصه اینجا میارمشون ، خوب دختر نازم عید نوروز امسال رو به هر شکلی بود سپری کردیم البته طبق معمول به خوبی ،خوب روزهای نوروز روزهای فوق العاد...