آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

دخترم ، همه زندگی ما

ورود به مدرسه جدید

اول مهر 95 دختر نازم به پایه دوم وارد می شه که البته با عوش شدن مدرسه محیط جدیدی رو تجربه می کنه و همینطور دوستهای تازه ای پیدا می کنه     و این هم عکسهایی که اول سال تحصیلی توی آتلیه از دختر گلم گرفتم   ...
1 مهر 1394

جشن الفبا

دختر نازم بالاخره کلاس اول رو به پایان رسوند و سربلند شد و به صورت یه دختر باسواد از مدرسه اندیشه بیرون اومد ، جشن الفبای دخترم 21 اردیبهشت 94 برگزار شد ،اگرچه این جشن اونجوری که من می خواستم نبود ، مامانها رو دعوت نکردن و من تنها کسی از والدین بودم که در این جشن شرکت کردم اون هم به این دلیل که قرار بود تزئینات جشن رو انحام بدم           و معلم مهربونت خانم مختاری عزیز ...
22 ارديبهشت 1394

نوروز 94

سحرم دولت بیدار به بالین آمد            گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار                گریه اش برسمن و سنبل و نسرین آمد     سالها پشت سر هم می گذرند و هر سال که تحویل میشه  یه سال به عمر مادری من اضافه میشه و من خوشحال و سرمست از این مادر بودن این ایام رو در کنار تنها دخترم می گذرانم. امسال هم سال تحویل رو ما مشهد در کنار مامانی و بابایی ودایی مصطفی و خاله سالی بودیم       این عکس هم در کنار یکی از هفت سی...
1 فروردين 1394

تولد 7 سالگی آرنیکای عزیز با تم هلو کیتی

  خوشگل مامان باز هم روایتی از تولدت داریم ، وای که چقدر هر دومون این تولد گرفتنها رو دوست داریم ، امسال تولدت بیست و سه اسفند برگزار شد و از قضا بیست و یکم اسفند اولین و آخرین برف زمستانی شهر ما آمد و همه جا رو سفید پوش کرد ، خیلی خوب و با حال  و بود حسابی کیف کردیم بهترین قسمت قضیه هم اینجا بود که ادارات رو برای اولین بار به خاطر بارش برف تعطیل کردن و من توی همون روز هم به قسمتی از خونه تکونی هام رسیدم  و هم کارهای عقب مونده تولدت رو به انجام رسوندم          بنا به دلایلی تولدت رو خیلی شلوغ نگرفتیم ، دوستت مانا هم که رفته بود شمال از دوستهای مدرسه ات فقط فریبا و آ...
24 اسفند 1393

جشن نام نویسی

خوب نوبتی هم که باشه نوبت آرنیکای عزیز دل هست ، بالاخره توی کلاس اول به اسم شما رسیدند و بعد از آموزش حرف ک شما تونستی اسم خودت رو بنویسی ، البته قبلش هم می تونستی اما این به طور رسمی بود و  با ید واسه  بچه ها شیرینی می گرفتیم ، منم سنگ تموم گذاشتم و واسشون کیک سفارش دادم با درج نام خودت و به صورت کاملاً اتفاقی وقتی برای سفارش کیک رفتم یه طرح دیدم دقیقاً مناسب مدر سه که یه نفر برای تولد پسرش سفارش داده بود ...
20 دی 1393