آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

دخترم ، همه زندگی ما

عکس دختر نازم واسه نی نی وبلاگ عزیز

دختر خوشگل مامان بازم توی یکی دیگه از مسابقات نی نی وبلاگ برنده شدی و تونستی جایزه نمایش عکس در ویترین نی نی وبلاگ رو برای اولین بار ببری من می خواستم واسه تولدت عکست رو توی ویترین بگذارم ، اما فرصت نشد و الان خوشحالم که خودت با اون عکسهای زیبا و وجود مهربونت تونستی اونو به عنوان جایزه بگیری .... و این عکس برای نمایش در ویترین   و این هم عکس دخترم در ویترین نی نی وبلاگ       و بقیه دوستانی که در این مسابقه همراه آرنیکا برنده شدن   ...
18 تير 1391

مسابقه اتاق من

سلام به دوستان نی نی وبلاگی ، من آرنیکا هستم و به روایت نی نی وبلاگ 4 سال و 3 ماه و 17 روز سن دارم. تصمیم دارم توی مسابقه اتاق من شرکت کنم بنابراین شما رو به دیدن اتاقم دعوت می کنم . . . ((( به اتاق من خوش اومدین ))) جایی برای استراحت و آرامش و فکر کردن به مشکلات زندگی و اونی که بغلش کردم عروسک دوران کودکی مامانمه تابلوی بالای تخت هفت سین عید 91 و در ادامه اش برنامه های مهد کودکم و جداول کلمات انگلیسی تا هر روز با مامانم تمرین کنم و یادم نره توی این استخر هم به جای آب بازی عروسک بازی می کنم توی این قسمت از اتاق م...
16 تير 1391

جدیدترینهای عسلم

دخترم چند تا عکس خوشگل ازت داشتم که نمی دونستم تحت چه عنوانی توی وب بذارمشون... و بالاخره تصمیم گرفتم به عنوان کارهای جدیدت اونا رو تو وبلاگت بگذارم عزیزم ... البته بگم که هدف اصلی از گذاشتن این عکسا در خواست نرگسی جون بود که زحمت می کشن و همیشه به وبلاگ دختر گلم سر می زنن و من هم به دیده منت گذاشتم و این عکسها رو به خاطر گل روی ایشون گذاشتم ، امیدوارم هر چه زودتر تصمیم بگیره و چشمش به جمال کوچولویی دوست داشتنی روشن بشه و من همیشه واسه دیدن غنچه زیبای زندگیش به وبلاگش سر بزنم و اما عکسها ، عکس زیر اولین و آخرین باریه که گذاشتی موهاتو ببافم اونم دو گوشی ، اینقده بهت میاد ولی نمی دونم چرا دوست نداری اینجوری ببافمشون و این ...
27 خرداد 1391

نگینی بر گوش فرشته ام

دختر نازنیم ...... عسل بانو ............ بالاخره پس از در خواستهای مکرر شما در تاریخ ١٣ /٣/ ٩١ یعنی در ٤ سال و ٢ ماه و ١٣ روزگی گوشهای دخترم سوراخ میشه و نگینی بر روی اون می درخشه   دختر خوشگلم تا حالا از اینکه گوشت درد بگیره و یا عفونت کنه می ترسیدم و گوشات رو سوراخ نمی کردم اما چون خودت می خواستی این بار به اصرار خودت گوشاتو سوراخ کردم امیدوارم زودتر خوب شه تا بتونم گوشواره های خوشگلت رو به گوشات بزنم عزیز دلم ...
15 خرداد 1391

سالروز افتتاح وبلاگ آرنیکا جون

دختر نازنینم نفس من امروز بالاخره بعد از یه مدت طولانی اومدم برات بنویسم آخه توی این مدت اتفاق خیلی خاصی نیفتاد و نوشتن روزمرگیها هم که دیگه لطفی نداره توی این مدت چند تا مراسم رفتیم که بهت خوش گذشت می دونی که چقدر جشن و مهمونی رو دوست داری روز مادر هم گذشت و شما دختر نازم واسه من ومامانی اسپری خریدی البته با کمک بابا و کارتی رو که مهد کودکت واست درست کرده بود بهم دادی ، اگه به اولین پستهای وبلاگت یه نگاهی بندازی می بینی که عکس کارتی رو که پارسال روز مادر بهم دادی گذاشتم و چه خوشحال بودم که برای اولین بار یه هدیه تحت عنوان روز مادر از دختر نازم می گیرم و امسال که بزرگتر شدی یه اسپری هم بهش اضافه شد و اینقدر که بابایی هستی بهم گفتی "مام...
10 خرداد 1391

خاطرات ایام نوروز 91

سلام عزیزم این سومین باریه که دارم این پست رو می نویسم برات ، دو دفعه نوشتم اما ثبت نشد .. احتمالاً اینترنت مشکلی داشته به هر حال دیروز که بی خیالش شدم و امروز دوباره اومدم امتحان کنم .. خوب به دلیل مشغله زیاد توی ایام عید من نتونستم وبت رو بروز کنم ... دیروز اومدم مطالب رو به تاریخ عید بنویسم که نشد چیکارکنم دیگه ، سیا بازی به ما نیومده بنابر این از تمام اون اتفاقاتی که در ایام عید افتاده به عنوان خاطره یاد می کنیم: اول از همه بگم که عید امسال واسه من خیلی پر تکاپو بود البته این ایام واسه همه همینطوریه و واسه ما هم هر سال همین بوده اما امسال کمی بیشتر سرمون شلوغ شد ما چون تصمیم داشتیم 3-4 روز آخر سال رو بریم چابهار ، باید خونه تکونی ر...
5 فروردين 1391