تولد بهداد کوچولو
خوب حالا بریم سراغ به روز ترین مطلب چند وقت اخیر آخه من خیلی تو به روز کردن وبلاگت تنبل شدم و اکثر مطالب رو چند وقت بعد تر می نویسم ولی امروز تصمیم گرفتم بیام و از تولد دیروز برات بنویسم ، خوب تولد هم تولد 2 سالگی بهداد کوچولو بود پسر دایی جنابعالی و برادرزاده من ، که به سال قمری روز میلاد مهدی موعود (ع) هستش و امسال تصمیم بر این شد که در همین روز تولدش گرفته بشه روز قبلش رفتیم و براش یه دونه ماشین پلیس خریدیم که متأسفانه عکسی ازش ندارم
اون ریسه سبز رو من برای بهداد جون درست کردم سعی بر این شد که اکثر تزتئینات بره ناقلا باشه و تو هم که جو گیر شده بودی کلی وسایل واسه خودت دروست کردی مثل این انگشتر
امان از دست تو اینا رو هم به آتنا دختر دایی علی داده بودی
و این هم سالاد الویه با طرح شان د شیپ که فاطمه خیلی قشنگ درش آورده بود
اون ژله آکواریوم بغلی رو من واسشون درست کردم
اینم آقا سگه کارتون بره ناقلا
و کیک تولد
اون عکس گوسفند رو می بینی خودت کشیدی و بعد هم این شکلی به خودت وصل کردی واقعاً کارهای عجیبی از شما بچه ها سر می زنه
بهداد جون هم طاقت نیاورد و یکی از بره ها رو با انگشتش خورد
اینم بهداد جون با کادوی مامانی ایناش که منو برد به 2 سالگی خودت زمانی که هر روز که از خونه فاطمه می آوردمت(فاطمه مامان بهداده که در اون زمان تازه با دایی سبحان ازدواج کرده بود و وقتی بی قراری های تو رو واسه مهد رفتن دید تو رو به فرزند خوندگی پذیرفت )وقتی دوچرخه هدیه دختر همسایه مون رو می دیدی می گفتی مامان برام چرخه نخریدی توی همین سن و سال بهداد بودی ولی کامل حرف می زدی منم نرسیدم واسه تولد دو سالگیت بخرم ولی چند وقت بعد ترش برات خریدم که خیلی هم دوستش داشتی